وي افزود: «بر اساس برخي گزارش‌ها، تمام عوامل اين حادثه تروريست‌هاي فرانسوي بودند و هيچ‌کدام از آن‌ها از مهاجران فعلي نبوده است و مشکل بيشتر متوجه نسل دوم مهاجران است، چراکه نسل اول مهاجران به‌خوبي مي‌دانند از کجا آمده‌اند. آن‌ها شرايط وحشتناکي را که در آن زندگي مي‌کردند به ياد دارند و به همين دليل به فرانسه گريختند. بنابراين فرانسه پناهگاه امن آن‌ها است و بندرت دست به عمليات تروريستي مي‌زنند. اما فرزندان اين مهاجران که اکنون ديگر فرانسوي هستند و در بطن فرهنگ فرانسه بزرگ شدند و همچنين به زبان فرانسوي صحبت مي‌کنند هرگز الجزاير، مراکش و تونس را درک نکردند و نخواهند کرد. اين نکته بسيار مهمي است که آلمان نيز قطعاً در آينده نزديک با آن متوجه خواهد شد، چراکه سيل ميليوني پناهندگان اخير به آنجا سرازير شده است. فرزندان آينده اين مهاجران قدردان آلمان نخواهند بود زيرا آلمان والدين آن‌ها را پناه داد و کودکاني که در آلمان متولد خواهند شد هرگز اين مسئله را درک نخواهند کرد و خود را شهروند درجه اول آلمان مي‌دانند».

تحليل‌گر روس تأکيد کرد: «فرانسه گزينه‌اي براي خروج از اين وضعيت روي ميز ندارد، چون‌که بسياري از پناهندگان از کشورهاي آفريقاي و آسيايي درنتيجه شرايط بد زندگي به فرانسه مهاجرت مي‌کنند و حال که فرانسه ناامن شده است و در جاي‌جاي آن حوادث تروريستي صورت مي‌گيرد مردم فرانسه مکان امن جايگزيني ندارند و از سوي ديگر اروپا يک جامعه يکپارچه است وقتي يک نقطه از آن ناامن شود به ديگر نقطه‌ها نيز سرايت مي‌کند. همان‌طور که حادثه 11 سپتامبر براي مردم آمريکا قابل‌هضم نبود، حادثه فرانسه هم دور از اذهان بود. اما عملکرد سياسي اروپا با آمريکا متفاوت است؛ آمريکايي‌ها نخبگان را براي انجام کارهاي کثيف پرورش مي‌دهند؛ آن‌ها از يک‌سو تبليغاتي وسيعي به‌منظور مثبت جلوه دادن چهره آمريکا من‌جمله مبارزه با تروريسم، حمايت از حقوق بشر، مبارزه با مواد مخدر و غيره انجام مي‌دهند، اما از ديگر سو در قالب تروريست‌ها به مداخله‌گري و سلطه گري در کشورهاي ضعيف مي‌پردازند و اکنون در قالب گروه تروريستي داعش به جان اروپا افتاده‌اند. ابتدا از روسيه انتقام گرفتند و اکنون از فرانسه. ترکش استراتژي جهاني‌سازي آمريکايي‌ها دامن ديگر کشورهاي اروپايي را نيز خواهد گرفت».

تحليل‌گر روس در پايان مي‌گويد اروپا که هميشه با سياست‌هاي ايالات‌متحده همگام و همراه بوده است اکنون در باتلاق عواقب اين دوستي گير افتاده و توان مبارزه با تروريسم را ندارد. زيرا هميشه واشنگتن راهبر بوده و اروپايي‌ها تنها ابزارهاي کاخ سفيد براي دستيابي به اهداف بلندمدت خود بوده است. جزر و مد خشن تروريسم در درياي طوفاني خاورميانه، آفريقا و حتي آسياي مرکزي و اکنون اروپا، حاصل همگام بودن اروپايي‌ها با آمريکايي‌ها است و اينکه فکر کنيم که مي‌توانيم گروه‌هاي تروريستي و افراط‌گرا را ريشه‌کن کنيم تقريباً غيرممکن است. زيرا از بين بردن انديشه و تفکر آن‌هم با چندين حامي قدرتمند و ثروتمند من‌جمله آمريکا و برخي از کشورهاي عربي به‌ويژه عربستان سعودي به‌غايت دشوار است.